loading...

دیجیتال مارکتینگ

بازدید : 12
جمعه 17 فروردين 1403 زمان : 23:45

آموزش سازمانی یک عنصر اساسی در توسعه و پیشرفت سازمان‌ها محسوب می‌شود. آموزش سازمانی به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و رویه‌ها گفته می‌شود که به منظور ارتقاء مهارت‌ها، دانش، توانمندی‌ها و عملکرد کارکنان در یک سازمان انجام می‌شود. هدف اصلی آموزش سازمانی، تسهیل یادگیری فردی و گروهی کارکنان و تقویت عملکرد واحدهای سازمانی است.

اگرچه غالباً آموزش در سازمان‌ برای کارکنان در موضوعات مدیریت و فروش وجود دارد، اما کارکنانی با داشتن مهارت مدیریت پروژه یک سرمایه مهم برای سازمان‌ها محسوب می‌شوند. در دنیای در حال تغییر این روزها، آموزش و توسعه یک عملکرد ضروری در صنعت است.

آموزش در سازمان یکی از مهم‌ترین موارد در لیست اولویت اکثر شرکت‌ها است که غالباً در اختیار بخش منابع انسانی است. برگزاری جلسات آموزش و توسعه مناسب برای کارمندان دارای ارزش بسیار زیادی است. آموزش به کارمندان این امکان را می‌دهد تا مهارت‌های جدیدی را بدست آورند، مهارت‌های موجود را بهبود بخشند و عملکرد بهتری داشته باشند.

آموزش سازمانی چیست؟

آموزش فرصتی اساسی برای گسترش دانش کارکنان است، اما بسیاری از کارفرمایان در شرایط فعلی ایجاد فرصت‌های آموزشی برای کارکنان را امری پرهزینه می‌دانند.

آموزش سازمانی می‌تواند در قالب‌های متنوعی ارائه شود، از جمله دوره‌های آموزشی حضوری یا آنلاین، کارگاه‌ها، سمینارها و یا آموزش در داخل سازمان، منابع آموزشی مختلف و حتی یادگیری از تجربیات عملی در محیط کار. این فرآیند طی تمام دوره کاری کارکنان ادامه می‌یابد تا آنها تازه‌ترین دانش و مهارت‌های مورد نیاز خود را برای انجام وظایف و تسلط بر فرآیندهای کاری به دست آورند.

البته کارکنانی که در دوره‌های آموزشی شرکت می‌کنند ممکن است به اتمام رساندن پروژه‌های کاریشان به تاخیر بیفتد. اما علیرغم مشکلات بالقوه، آموزش و توسعه، هم برای کارکنان و هم برای سازمان دارای مزایایی است که هزینه و زمان را به یک سرمایه‌گذاری ارزشمند تبدیل می‌کند.

انواع آموزش سازمانی

  • آموزش تخصصی: این نوع آموزش برای توسعه مهارت‌ها و دانش‌های خاص مورد نیاز برای انجام وظایف خاص در سازمان ارائه می‌شود.
  • آموزش رهبری: برای توسعه مهارت‌ها و ویژگی‌های رهبری کاربرد دارد و به افرادی که در موقعیت‌های مدیریتی قرار دارند یا قصد دارند به موقعیت‌های مدیریتی پیشرفت کنند ارائه می‌شود.
  • آموزش تیمی: این نوع آموزش برای توسعه همکاری و هماهنگی در تیم‌ها و گروه‌های کاری استفاده می‌شود.

مراحل طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی

  • تعیین نیازهای آموزشی: در این مرحله، نیازهای آموزشی کارکنان شناسایی می‌شوند و برنامه‌های آموزشی متناسب با این نیازها طراحی می‌شوند.
  • تدوین محتوا و منابع آموزشی: محتوا و منابع آموزشی برای انتقال دانش و مهارت‌ها به کارکنان طراحی و تهیه می‌شوند.
  • ارائه آموزش: آموزش‌ها به کارکنان ارائه می‌شوند، که می‌تواند به صورت حضوری، آنلاین، یا ترکیبی باشد.

بازدید : 11
جمعه 17 فروردين 1403 زمان : 23:44

عارضه یابی سازمانی روشی مؤثر برای سنجش فاصله بین کارایی یک سازمان در وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب، و بررسی چگونگی رسیدن این سازمان به اهداف خود است. پیش از این عارضه یابی به عنوان یک تکنیک و بخشی از فرآیند توسعه سازمانی شناخته می‌شد، اما در سال‌‌های اخیر خودش به عنوان یک روش مهم مورد توجه قرار گرفته است.

عارضه یابی سازمانی موثر، یک فرآیند ارگانیک است، به این معنی که وقتی شما یک سازمان و ساختار و عملکرد آن را بررسی می‌کنید و برای تغییرات آن برنامه‌ریزی می‌کنید، همینطور که تغییرات پیش می‌رود، وضعیت فعلی سازمان هم تغییر می‌کند و بنابراین این فرآیند مجدداً معنی یافته و فعال می‌شود.

توسعه یک سازمان به همین ترتیب است که اتفاق می‌افتد. با هر بار اجرای فرآیند، تغییرات مورد نیاز تازه‌ای شناسایی شده و اولویت‌بندی می‌شوند. با روش BIR (Business Improvement Review) یک تصویر لحظه‌ای سریع و ساده از سازمان ثبت می‌کنیم. سپس فرصت می‌دهیم تا تصمیم‌گیری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات اجرایی به‌سرعت اتفاق بیفتند. سپس، با کمک بنچ مارکینگ، می‌توانیم تصویر لحظه‌ای دیگری از سازمان ثبت کنیم و برنامه‌های تازه‌ای طرح کنیم. ماجرا کمی شبیه به این داستان معروف است که می‌گوید: «چگونه یک فیل را بخوریم؟ … خوب، هر بار یک گاز می‌زنیم!» رشد و توسعه یک سازمان هم خرد خرد و با انجام این فرآیند و دیگر برنامه‌هایی که یک مشاور مدیریت به شما توصیه می‌کند، اتفاق می افتد.

هدف و ضرورت عارضه یابی در سازمان

هر زمان که یک سازمان با مشکلاتی نظیر: ضعف در عملکرد برخی بخش‌ها، واحدها یا بلوک‌های ارتباطی، ضعف در عملکرد کلی سازمان، شکست‌های مکرر سیستم مدیریتی یا یک فرآیند سازمانی، نقض مکرر یک هنجار سازمانی، کاهش رعایت نظم، افت کیفیت خروجی‌ها، افزایش غیبت از کار، افزایش درگیری بین بخش‌ها، و غیره مواجه شود، نیاز به عارضه یابی سازمانی برای بخشی از سازمان یا کل آن ضرورت می‌یابد.

عارضه یابی سازمانی با تحلیل سازمانی همراه است، و به هدف حل مسئله‌ها و بهبود وضعیت کلی سازمان اتفاق می‌افتد. هدف عارضه یابی، شناخت دقیق مشکلاتی که در برابر سازمان قد علم می‌کنند و عوامل پدید آمدن آنها است. به این ترتیب مدیریت سازمان قادر می‌شود درباره راه‌حل‌های ممکن برای رفع مشکلات تصمیم‌گیری کند. از مهم‌ترین فواید فرآیند عارضه یابی سازمانی این است که به خودی خود زمینه افزایش هوشیاری را فراهم می‌کند.

چرخه عارضه یابی سازمانی

فرآیند عارضه یابی در سازمان‌ها چرخه‌ای دارد که فهرست مراحل اصلی آن در اینجا آمده است:

  • جهت‌گیری کلی
  • تعیین اهداف
  • جمع‌آوری داده
  • تحلیل/تفسیر
  • بازخورد
  • تدوین برنامه اقدام
  • اجرا
  • نظارت/ سنجش
  • ارزیابی

بازدید : 10
جمعه 17 فروردين 1403 زمان : 23:42

بر اساس گفته نیل پتل یکی از برترین دیجیتال مارکترهای دنیا، دیجیتال مارکتینگ نوعی بازاریابی خدمات و محصولات است که از طریق دستگاه‌های الکترونیکی انجام می‌شود. از حدود دو دهه قبل اصطلاح بازاریابی دیجیتال به‌عنوان یکی از زیرمجموعه‌های مدیریت بازاریابی و تبلیغات تعریف شده است.

امروزه با پیشرفت فناوری‌های نوین و گسترش اینترنت در جهان، بازاریابی دیجیتال به‌عنوان یک رشته تخصصی و مستقل خود را نشان داده و در برخی از دانشگاه‌ها به‌عنوان رشته‌ای تخصصی تدریس می‌شود. این دانش به‌اندازه‌ای گسترده است که گستره وسیعی از انواع بازاریابی دیجیتال را در برمی‌گیرد.

مواردی همچون ترافیک وب‌سایت، مدل‌سازی اسناد و عملکرد محتوا و جذب مشتریان بالقوه برخی از نمونه‌های کاربرد بازاریابی دیجیتال هستند. در این مقاله از وب‌سایت ناصرحجتی ابعاد مختلف دیجیتال مارکتینگ را بررسی می‌کنیم.

تاریخچه دیجیتال مارکتینگ

با گسترش اینترنت در عرصه جهانی، دنیا به یک دهکده جهانی تبدیل شده است و در کسری از ثانیه حجم گسترده‌ای از اطلاعات و اخبار در جهان منتشر می‌شود. در دهه ۱۹۸۰ اولین کامپیوترهای مجهز به چاپ و نشر متن وارد بازار شدند و دنیای تبلیغات کاغذی دچار تحول عظیمی شد.

با توسعه پروژه World Wide Web در سال 1991 و گسترش آن در سال 1994 اولین مرورگر موفق جهان یعنی Netscape عرضه و تعداد کاربران وب از 16 میلیون نفر به 70 میلیون رسید. هم‌زمان با توسعه وب و افزایش کاربران جهانی، موتورهای جستجو همچون گوگل و یاهو، فروشگاه‌های اینترنتی و ایمیل جایگاهی ثابت در وب پیدا کردند.

موتورهای جستجو، سایت‌های مختلفی در دسترس کاربران قرار می‌دادند و آنان با چند کلیک ساده می‌توانستند محصولات و خدمات موردنیاز خود را از این طریق پیدا کنند. در این روند متخصصان دیجیتال مارکتینگ یا همان بازاریابی دیجیتال تکنیک‌های موتورهای جستجو را ابداع کردند و با ظهور تلفن‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی دیجیتال مارکتینگ وارد عرصه جدیدی شد.

اهمیت استفاده از بازاریابی دیجیتال

اهمیت استفاده از بازاریابی دیجیتال

اینترنت و فناوری‌های دیجیتال با سرعت تمام به‌پیش می‌روند و هیچ مرزی برای آن‌ها وجود ندارد. هم‌زمان با توسعه این فناوری، بازاریابی دیجیتال نیز درحال‌رشد و گسترش است. باتوجه‌به سرعت گسترش اطلاعات، اخبار و فناوری اینترنت می‌توان به اهمیت استفاده از دیجیتال مارکتینگ پی برد. در ادامه مهم‌ترین دلایل اهمیت بازاریابی دیجیتال آمده است:

  • شناسایی برند
  • صرف هزینه مقرون‌به‌صرفه
  • دستیابی به مخاطبان بیشتر
  • افزایش فروش و سودآوری
  • افزایش قابلیت اندازه‌گیری و تحلیل بازار

تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی اینترنتی

احتمالاً بسیاری تصور می‌کنند که بازاریابی دیجیتال همان بازاریابی اینترنتی است؛ اما باید گفت که این دو نوع بازاریابی باهم متفاوت هستند. در دیجیتال مارکتینگ کانال‌های رسانه‌ای مانند وب‌سایت، ppc، سئو، پادکست‌های صوتی، بازاریابی پیامکی و برنامه‌های تلفن همراه وجود دارد.

در بازاریابی دیجیتال برخی کانال‌ها مانند اپلیکیشن‌های موبایل می‌توانند بدون اتصال دائمی به اینترنت به فعالیت خود ادامه دهند؛ ولی در بازاریابی اینترنتی از کانال‌ها و رسانه‌هایی استفاده می‌شود که باید همیشه آنلاین باشند. به‌عبارت‌دیگر بازاریابی اینترنتی زیرشاخه‌ای از انواع بازاریابی دیجیتال است.

بازدید : 12
جمعه 17 فروردين 1403 زمان : 23:41

احتمالاً این روزها عبارت‌هایی مانند دیجیتال مارکتر و کارشناس دیجیتال مارکتینگ را شنیده‌اید. اینترنت و دنیای آنلاین همه چیز را تغییر داده و یک دهکده جهانی ایجاد کرده است. در حال حاضر بازاریابی دیجیتال یکی از مشاغل پرکاربرد در جهان است و بسیاری از کسب‌و‌کارها در بستر اینترنت و فضای آنلاین خود را به مشتریان و مخاطبان معرفی می‌کنند.

یک متخصص دیجیتال مارکتینگ از طریق کانال‌های ارتباطی مختلف مانند ایمیل مارکتینگ، شبکه‌های اجتماعی و وایت پیپرها محتوای مناسب و ارزشمند در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. باتوجه‌به رقابت بالا در کسب‌وکارهای آنلاین تنها یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ حرفه‌ای می‌تواند ترافیک سایت و نرخ بازگشت سرمایه را افزایش دهد. در این مقاله از وب‌سایت علی ناصرحجتی با دیجیتال مارکتر آشنا می‌شویم.

دیجیتال مارکتینگ و استراتژی های بازاریابی

تمامی روش‌های بازاریابی که در آن‌ها از اینترنت و دستگاه‌های الکترونیکی برای بازاریابی استفاده می‌شود دیجیتال مارکتینگ نام دارد. در دیجیتال مارکتینگ از کانال‌ها و ابزارهای مختلفی مانند موتورهای جستجو، شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها و ایمیل برای افزایش آگاهی برند و جذب مشتریان استفاده می‌شود.

فردی که در بخشی از این بازاریابی فعالیت می‌کند دیجیتال مارکتر نام دارد. یک متخصص دیجیتال مارکتینگ باید با استراتژی‌های بازاریابی آشنا باشد تا بتواند میزان ترافیک وب‌سایت، نرخ بازگشت سرمایه و فروش محصولات یا خدمات را افزایش دهد. برخی استراتژی‌های بازاریابی که کارشناس دیجیتال مارکتینگ باید با آن‌ها آشنا باشد عبارت‌اند از:

  • تبلیغات کلیکی
  • تبلیغات شبکه‌های اجتماعی
  • سئو
  • تبلیغات موتور جستجو
  • بازاریابی محتوا
  • تبلیغات همسان
  • بهینه‌سازی نرخ تبدیل
  • بازاریابی ایمیلی

مزایای بازاریابی دیجیتال

مزایای بازاریابی دیجیتال

در دنیای تجاری امروزی بسیاری از کسب‌وکارها در بستر اینترنت و به روش‌های گوناگون بازاریابی در پی افزایش آگاهی برند و افزایش فروش محصول یا خدمات خود هستند. در این زمینه مشاغل متعددی مانند دیجیتال مارکتر یا متخصص دیجیتال مارکتینگ ظهور کرده‌اند که وظیفه بازاریابی را در کانال‌های مختلف انجام می‌دهند. بازاریابی دیجیتال در مقایسه با بازاریابی سنتی بسیار مفید، مؤثر و کارآمد است. مزایای دیجیتال مارکتینگ عبارت‌اند از:

  • امکان برندسازی با سرعت بالا
  • هزینه‌های مقرون‌به‌صرفه
  • قابلیت سنجش و ارزیابی
  • دسترسی آسان به گروه مشتریان هدف
  • کانال‌های بازاریابی متنوع
  • امکان انتقال پیام به مخاطبان با یک پیام و هزینه کم
  • تنوع در تبلیغات مانند تبلیغات کلیکی، سئو
  • امکان اشتراک‌گذاری سریع محتوای تبلیغاتی در بین طیف گسترده‌ای از مخاطبان
  • تعاملی بودن بازاریابی دیجیتال و برقراری ارتباط مناسب بین دوطرفه

دیجیتال مارکتر کیست؟

بازاریاب دیجیتال یا دیجیتال مارکتر فردی است که با استفاده از پلتفرم‌ها و ابزارهای آنلاین تلاش می‌کند برای یک کسب‌وکار مشتریان بالقوه جذب کند. وظیفه متخصص دیجیتال مارکتینگ تنها طراحی و تدوین کمپین‌های تبلیغاتی نیست؛ بلکه با آنالیز دائمی کانال‌های مختلف بازاریابی برای معرفی و رشد برند و افزایش فروش تلاش می‌کند.

به‌عبارت‌دیگر ماندگاری یا عدم ماندگاری یک برند به هنر دیجیتال مارکتر بستگی دارد. یک متخصص حرفه‌ای دیجیتال مارکتینگ باید بتواند با استفاده از تمام کانال‌ها و ابزارهای بازاریابی دیجیتال برای افزایش آگاهی برند و تولید لید استفاده کند. یک متخصص مارکتینگ در کانال‌های مختلفی فعالیت می‌کند که عبارت‌اند از:

  • بلاگ‌ها
  • وب‌سایت‌های شرکت‌ها
  • ایمیل مارکتینگ
  • تبلیغات نمایشی آنلاین
  • موتورهای جستجو
  • شبکه‌های اجتماعی

علاوه بر این کارشناس دیجیتال مارکتینگ باید بتواند با تحلیل آمارها و داده‌ها میزان موفقیت کمپین بازاریابی را ارزیابی کرده و نقاط ضعف و قوت را شناسایی کند. همچنین طرح و اجرای استراتژی‌های مؤثر برای بهبود عملکرد بازاریابی دیجیتال لازمه دیجیتال مارکتینگ است.

بازدید : 9
جمعه 17 فروردين 1403 زمان : 23:40

در فضای کسب‌وکار مدیر دیجیتال مارکتینگ با رویکردی بلندمدت مسئولیت پیاده‌سازی، توسعه و اجرای فعالیت‌های دیجیتال را بر عهده دارد. البته اجرای امور تبلیغاتی در کوتاه‌مدت نیز از وظایف مدیر بازاریابی دیجیتال است. برای اینکه مدیر حوزه دیجیتال مارکتینگ بتواند نقش خود را به بهترین صورت انجام دهد باید در امور مهمی مانند اصول دیجیتال مارکتینگ، مدیریت ترافیک سایت، تبدیل آن به سرنخ‌های فروش و آگاهی از برند مهارت کافی داشته باشد. در این مقاله از وب‌سایت علی ناصرحجتی به شرح وظایف مدیر دیجیتال مارکتینگ و اصول بازاریابی دیجیتال می‌پردازیم.

آشنایی با دیجیتال مارکتینگ

با فراگیری اصول دیجیتال مارکتینگ می‌توان بخش بزرگی از مفاهیم و فعالیت‌های بازاریابی دیجیتال را درک کرد. با رشد فناوری‌های نوین و گسترش اینترنت در تمام جنبه‌های زندگی انسان استفاده از بازاریابی دیجیتال بهترین روش برای آگاهی‌بخشی از برند و دیده‌شدن محصولات یا خدمات مختلف است.

مدیر دیجیتال مارکتینگ به‌عنوان هسته اصلی حوزه بازاریابی دیجیتال باید بتواند استراتژی‌های بازاریابی، جذب مخاطبان هدف، تحلیل داده‌ها و بهبود راهبردهای تبلیغاتی را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. همچنین تسلط بر ابزارها و تکنیک‌های دیجیتال مارکتینگ، بینش استراتژیک و مهارت‌های ارتباطی و مدیریتی قوی از دیگر وظایف مدیر بازاریابی دیجیتال است.

مشاغل حوزه دیجیتال مارکتینگ

مشاغل حوزه دیجیتال مارکتینگ

در حوزه دیجیتال مارکتینگ مشاغل متعددی وجود دارد که همگی نقش تعیین‌کننده‌ای در افزایش آگاهی برند و افزایش فروش دارند. این مشاغل عبارت‌اند از:

  • مدیر دیجیتال مارکتینگ: این فرد باید در تمام حوزه‌ها متخصص باشد و مسئولیت‌های مدیریتی و استراتژیک را برعهده دارد.
  • متخصص بازاریابی محتوا: تولید و مدیریت محتواهای آنلاین برای بازاریابی و تبلیغات، توانایی بازاریابی ویروسی، جذب مخاطب، افزایش شناخت برند و ارتقای تجربه مشتریان
  • متخصص سئو: بهینه‌سازی موتورهای جستجو، بهینه‌سازی وب‌سایت‌ها و محتواها برای افزایش رتبه در نتایج موتور جستجو
  • طراح UI: یا طراح رابط کاربری، طراحی و ایجاد رابط‌های کاربری برای محصولات و برنامه‌های کاربردی، ایجاد تجربه کاربری مثبت، افزایش کارایی محصولات و برنامه‌های دیجیتالی و جلب نظر کاربران
  • طراح UX: آنالیز نیازهای کاربران، مهارت در طراحی تجربه کاربری، توانایی تحلیل داده‌ها
  • کپی‌رایتر: نوشتن متون تبلیغاتی جذاب با استفاده از کلمات و جملات خلاقانه، ارتقای تبلیغات و بازاریابی محصول یا خدمات و ایجاد ارتباط مؤثر با مخاطبان
  • طراح کمپین تبلیغاتی: طراحی و اجرای کمپین‌های تبلیغاتی، طراحی گرافیکی، تبلیغات گوگل ادسنس برای محصولات، خدمات و برندها، مهارت در استفاده از ابزارهای طراحی
  • استراتژیست محتوا: مسئول استراتژی سئو، ارتقای تعامل برند با مخاطبان، برنامه‌‌ریزی و تدوین استراتژی‌های محتوا برای جذب و مشارکت مخاطبان و مشتریان
  • کارشناس تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: آنالیز داده‌های مختلف مرتبط با عملکرد کمپین‌ها، رسانه‌های اجتماعی و…، متخصص در ابزارها و تکنیک‌های تحلیل داده‌ها

بازدید : 11
جمعه 17 فروردين 1403 زمان : 23:39

مشاوره مدیریت از جمله حوزه‌هایی است که طی سال‌های اخیر در ایران رونق چشمگیری را تجربه کرده است. این رشته به شکل رسمی در دنیا بیش از یک قرن سابقه دارد و تقریباً در تمام این مدت هم در حال رشد بوده است.

اصطلاح مشاوره مدیریت مجموعه‌ی گسترده‌ای از فعالیت‌های مرتبط با کسب و کار را پوشش می‌دهد. مشاوران مدیریت در زمینه‌‌‌های مختلف از جمله استراتژی، فروش، تحقیقات بازار، منابع انسانی، بهبود عملکرد، بازاریابی دیجیتال، مدیریت مالی، برندینگ، صادرات و واردات، ایمنی، فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال فعالیت می‌کنند.

تفاوت مشاوره مدیریت و مشاوره کسب و کار

گروهی از منابع علمی و کتاب‌ها، دو اصطلاح مشاور مدیریت (Management Consultant) و مشاور کسب و کار (Business Consultant) را به شکل مترادف به کار می‌برند. اما برخی منابع ترجیح می‌دهند معنایی متفاوت برای این دو اصطلاح در نظر بگیرند.

این کار تا حدی سلیقه‌ای است. اما بد نیست از این تفاوت اطلاع داشته باشید و در خواندن متن‌ها و مقالات آن را مد نظر قرار دهید.

مشاور کسب و کار به کسی گفته می‌شود که در مورد فرایندهای کسب و کار مشاوره می‌دهد. مشاوران زیر را می‌توان به عنوان نمونه‌هایی از مشاوران کسب و کار در نظر گرفت:

  • مشاوره منابع انسانی
  • مشاوره استراتژی
  • مشاوره فروش / مشاوره بازاریابی / مشاوره مدیریت برند
  • مشاوره بازاریابی / مشاوره برندینگ
  • مشاوره IT و فناوری اطلاعات
  • مشاوره بهبود عملکرد
  • مشاوره بازاریابی دیجیتال (یا زیرمجموعه‌های کوچک آن مثل مشاوره طراحی سایت و سئو)
  • مشاوره در امور گمرکی

اما مشاور مدیریت کسی است که به «مدیران ارشد» مشاوره می‌دهد و به حل مسائل آن‌ها و دغدغه‌هایشان کمک می‌کند. قاعدتاً در این سطح، مسائل عملیاتی کمتر مطرح می‌شوند و موضوعاتی مثل استراتژی، پیش بینی آینده صنعت و کسب و کار و ارزیابی عملکرد کلی شرکت مورد توجه قرار می‌گیرند. حتی بسیاری از مشاوران مدیریت، به جای مشاوره مدیریت تخصصی، عملاً به شکل غیررسمی نقش کوچ یا منتور مدیران را هم برعهده می‌گیرند

تاریخچه مشاوره مدیریت

اگر مشاوره به معنای عام آن یعنی مشورت دادن (و نه مشاوره مدیریت) را مد نظر قرار دهیم، می‌توان گفت قدمت مشاوره به هزاران سال قبل بازمی‌گردد. احتمالاً می‌توانیم فعالیت‌های سیاسی و نظامی از جمله نخستین فعالیت‌هایی بدانیم که مشاوره به شکل رسمی در آن معنا پیدا کرده است.

اما در زمینهٔ مدیریت و کسب و کار، مشاوره نسبتاً جدید و جوان محسوب می‌شود. می‌دانیم که دانش مدیریت به شکل امروزی آن پس از انقلاب صنعتی شکل گرفته است و طبیعتاً مشاوره مدیریت هم پیش از آن چندان معنا نداشته است.

فردریک تیلور (Fredrick Taylor)، آرتور د لیتل (Arthur D. Little)، چارلز بدو (Charles Bedaux) و هرینگتون امرسون (Harrington Emerson) را جزو نخستین کسانی می‌دانند که اهمیت مشاوره مدیریت را درک کرده و کار مشاوره مدیریت را به شکل جدی و رسمی آغاز کرده‌اند . منظور از «مشاوره» در این‌جا همان چیزی است که در تعریف مشاوره مدیریت گفتیم. یعنی: «پول گرفتند و مشورت دادند، اما در نهایت اجرا و مسئولیت آن بر عهده‌ی کارفرما بود.»

بنابراین می‌توان گفت این نوع فعالیت‌ها و به طور کلی شکل‌گیری فرایند مشاوره مدیریت در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آغاز شده‌اند.

خود تیلور هم رسماً عنوان مهندس مشاور یا Consulting Engineer را برای خود انتخاب کرده بود و این کلمه را روی کارت ویزیتش می‌نوشت. او می‌کوشید همان اصولی را که در کارسنجی و زمان سنجی مطرح کرده بود، در کارخانجات پیاده کند. مثلاً این‌که محل قرار گرفتن دستگاه‌ها یا محل ایستادن کارگرها یا حرکات آن‌ها چگونه باشد که خروجی کارخانه افزایش پیدا کند. بنابراین می‌توان گفت فعالیت‌های مشاوره مدیریت او در راستای افزایش بهره وری بود.

آرتور د لیتل شیمیدان بود و اولین کارهای تجاری خود را در همین حوزه انجام داد و سپس به تدریج به سمت مشاوره مدیریت آمد. راه‌اندازی مرکز تحقیق و توسعه شرکت جنرال موتورز و همین‌طور طراحی سیستم NASDAQ از جمله کارهایی است که شرکت آرتور د لیتل انجام داده است.

چارلز بدو و هرینگتون امرسون هم در زمینه‌ی طراحی سیستمهای پرداخت فعالیت کردند. امروز حرف‌های آن‌ها بدیهی به نظر می‌رسد و ممکن است از خودتان بپرسید چه کسی برای این کارها پول می‌دهد. اما آن زمان ایده‌ی آن‌ها شگفت‌انگیز بود: «به جای پرداخت حقوق ثابت به کارگران و کارمندان، بخشی از پرداختی آن‌ها تابع دستاوردشان باشد.» می‌توانیم بگوییم این کارها اولین نمونه‌های مشاوره در حوزه مدیریت منابع انسانی بوده‌اند.

از این فعالیت‌های پراکنده که بگذریم، دومین موج جدی مشاوره مدیریت تقریباً در میانه‌های قرن بیستم و در زمینه‌ی ساختار سازمانی و استراتژی شکل گرفت. به تدریج شرکت‌ها قلمرو فعالیت‌های خود را گسترش داده بودند و تنوع محصولات‌شان افزایش یافته بود و می‌خواستند آن‌ها را در قالب واحد کسب و کار استراتژیک (SBU) اداره کنند. مشاوران مدیریت نقش مهمی در توسعه‌ی این الگوی مدیریتی ایفا کردند. طبیعتاً شدیدتر شدن رقابت هم باعث شده بود که فروش به یک چالش تبدیل شود و مشاوران مدیریت فرصت خوبی داشتند تا در این زمینه هم خدمات مشاوره خود را عرضه کنند.

البته بسیاری از شرکت‌هایی که به سراغ مشاوره در زمینه‌ی ساختار سازمانی و استراتژی رفتند، همان‌هایی بودند که در دهه‌های قبل در زمینه‌ی حسابداری و حسابرسی به کسب و کارها کمک می‌کردند. به همین علت در میان شرکت‌های بزرگ چندمنظوره‌ی مشاوره‌ی مدیریت، نمونه‌های متعددی را می‌توانید بیابید که ریشه‌ی آن‌ها در حوزه‌ی مالی، حسابداری و حسابرسی شکل گرفته است.

در مجموع، با توجه به افزایش تقاضا برای خدمات مشاوره مدیریت در آن بازه‌ی زمانی، صنعت مشاوره مدیریت،‌ رشد شگفت‌انگیز خود را در نیمه‌ی دوم قرن بیستم تجربه کرد.

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 43
  • بازدید کلی : 43
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه